محرم....
محرم وقتی می رسی عاشورا را به یادمان می آوری و حسین را...
به خودت ببال که عاشق و شیفته ی حسینی; وعشق به حسین خیمه همیشه افراشته در جان توست ; خیمه ای به وسعت همه ی هستی ، خیمه ای به بلندای همه ی آسمان ها و کهکشان ها،با خوانی گسترده از عطش که تشنگی بشریت را پایان خواهد داد. به محرم که می رسی،روز هایت را همسایه ی شیر مردان میدان کربلا، و شب هایت رادر کنار خیمه های ذکر و مناجات باش; تا همیشه کربلایی باشی...
+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم آذر ۱۳۹۰ ساعت 0:7 توسط مریم
|
من برای سال ها می نویسم سال ها بعد که چشمان تو عاشق می شوند افسوس...افسوس که قصه ی مادربزرگ درست بود همیشه یکی بود ویکی نبود...